اهمّیت کوچنشینان زندگی کوچنشینی در ایران، سابقهای کهن دارد و کوچنشینان همیشه نقش مهمّی در تاریخ این مملکت داشتهاند؛ امّا با این حال، تاکنون آن گونه که باید و شاید شناخته نشدهاند.
اصولاً بررسی و شناخت کوچنشینان، از چند جهت، در خورد اهمّیت است: اوّل این که آنها فرهنگ و سنن کهن را پاسداری کرده و آداب و رسوم باستانی را نگه داشتهاند، چنان که راه و روش زندگی کوچنشینان کنونی، با راه و روش زندگی نیاکان چند هزار سال پیش ما، تفاوت چندانی ندارد؛ از این رو، شناخت زندگی کوچنشینان، مورد توجّه باستانشناسان و مورّخان و مردم شناسان است؛ زیرا مطالعه زندگی آنها راهگشایی برای پیبردن به چگونگی روند تکامل اجتماعی و فرهنگی انسان است. دوم این که زندگی کوچنشینی، گونهای سازش فرهنگی ـ اجتماعی با طبیعت و محیط زیست است. بنا بر این، چنین سازشی، به شناخت کلّی فرهنگی انسان کمک میکند. سوم این که کوچنشینان از نظر اقتصادی، در خور اهمیتاند؛ زیرا آنها سالیانه، مقدار قابل توجّهی گوشت، لبنیات و دیگر فرآوردههای دامی را به شهرنشینان عرضه میکنند و از این راه، قسمت مهمّی از نیازهای آنها برآورده میشود. از این رو، شناخت درستی از فعالیتهای اقتصادی ـ اجتماعی آنها برای برنامهریزان، ضروری است، چنان که با برنامههای درست میتوان سطح تولید آنها را بالا برد و در نتیجه، از وابستگی به کشورهای بیگانه کاست.
اصطلاحاتی که از قدیم تا امروز به کار میبریم منظور از زندگی کوچنشینی، آن نوع زندگیای است که در آن، انسان از راه پرورش حیوانات و معمولاً با برخورداری از فرآوردههای کشاورزی زیست میکند و در پی چراگاههای طبیعی، سالیانه از محلّی به محل دیگر کوچ میکند. در ایران، این نوع زندگی از دیرباز وجود داشته است و هنوز هم شاهد آن هستیم. امروز در مملکت ما اصطلاحات مختلفی نظیر عشایر، کوچنشین، ایلاتی، بیابانگرد، گلهدار، مالدار، چادرنشین و… به کار برده میشود که همگی، دال بر زندگی کوچنشینی است.
آمار چه می گوید؟ طبق آمار انجمن دوستداران عشایر، سالانه پانزده تا بیست درصد از عشایر ایران کاسته میشوند و تقریباً میشود گفت که بیش از نود درصد عشایر عرب ایران، ده نشین یا یکجانشین شدهاند، که این آمار، به طور سریع در حال رشد است. همچنین در سالهای اخیر، استفاده از تلمبه، موجب گردیده است قسمتهای زیادی از مراتع کوچنشینان، به زیر کشت دراید. به این ترتیب، هر روز از مقدار مراتع، کاسته و عرصه برای کوچنشینان تنگتر میشود. با این که کوچنشینان، به سنّت کهن ایران وابسته بودند، امّا در آنها از نظر تکنولوژی، تغیرات جالبی پدید آمده است، مانند استفاده از موبایل، رادیو و خدمات موتوری. امّا بعضیها شاید فکر کنند که اگر کوچنشینان، یک جا نشین شوند، خیلی از مشکلاتشان حل میشود. درست است، امّا باید این قضیه، کاملاً حساب شده انجام شود؛ چون در سفری که من به محل یکجانشینان عرب استان فارس داشتم، متوجّه شدم که آنها از نظر بهداشت، مخابرات، آب مصرفی، گاز، محلهای آموزشی و تفریحی و… در تنگنا قرار دارند که باز، خود یک معضلْ حساب میشود. مثلاً در یکی از روستاها کلّ بنای مفید مدرسه، بیست متر بود که همه در یک جا به سختی جمع میشدند و تحصیل میکردند، و همچنین نداشتن راههای مناسب برای برقراری ارتباط با شهر خود، یکی دیگر از مشکلات محسوب میشود.
گفتگو با یک کوچنشین در سفر کاریای که من به همراه عدّهای به استان فارس رفتم، متوجّه چادرهای عشایری شدم که خیلی کمتر از حدّ معمول، جلوه مینمود که آدمی را به فکر فرو میبرد که چرا این گونه باید باشد؟ به همین دلیل، تصمیم گرفتم با یکی از کوچنشینان، در این رابطه، گتفگویی انجام دهم. در صورت امکان، در ارتباط با موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ایل قشقایی به طور مختصر، توضیح دهید. قلمرو ایل قشقایی، در بخش وسیعی از مناطق جنوب و جنوب غربی ایران واقع شده که این محدوده، در نواحی مختلفی از استانهای فارس، بوشهر، خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد، هرمزگان و چهار محال بختیاری قرار گرفته است. مناطق ییلاقی و قشلاقی ایل قشقایی، از نواحی جنوب استان اصفهان تا سواحل خلیج فارس گسترده است. به نظر بیشتر مورّخان، پیشینه ایل قشقایی به ترکان آسیای مرکزی میرسد که آنان نه یک باره، بلکه به تدریج و گروه گروه به فارس آمدهاند و در دوره صفویه، تحت رهبری «جانی آقا قشقایی» اتحادیه ایلی قشقایی شکل میگیرد. از این زمان، قشقاییها به عنوان یکی از بازیگران سیاسی اصلی خطّه جنوب بدل میشوند، به طوری که در جریان مقابله با استعمارگران پرتغالی و آزادسازی نواحی جنوبی ایران، بیرون راندن افغانها از ایران، مقابله با انگلیسیها در زمان جنگ هرات (۱۲۷۳ ق) و جنگ جهانی اوّل، حضوری فعّال داشتهاند.
رضا شاه که به منظور ایجاد حکومت متمرکز، قصد داشت قدرتهای محلّی را در هم کوبد، در نتیجه، با سیاست اسکان اجباری و خلع سلاح ایلات از جمله قشقایی تلاش کرد که قدرت نظامی ایل قشقایی را همانند دیگر ایلات برهم زند؛ امّا با سقوط رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰ و بازگشت سران قشقایی به میان ایل، قشاقییان، یکپارچه دست به قیام زدند. از آن جایی که خود اسکان، بر اصول واقعبینی و جامعهشناسی استوار نبود، مردم با ویران کردن آلونکهای اسکان، مجدداً شیوه کوچنشینی را در پیش گرفتند. گر چه در دهه اوّل حکومت پهلوی دوم، قشقاییها اعتبار گذشته خویش را بیش از پیش بازیافتند، امّا همکاری آنان با دکتر محمّد مصدّق در جریان جنبش ملی شدن صنعت نفت، موجب شد که پس از کودتای ۲۸ مرداد، رژیم پهلوی، انتقام سختی از آنان بگیرد و با تبعید سران ایل، موجب شد که ایل قشقایی، بخش مهمّی از سلسله مراتب و قدرت ایلی خود را از دست بدهد. وضعیت جمعیتی امروزه ایل قشقایی چگونه است؟ اگر چه افرادی که به زبان قشقایی صحبت میکنند، بین یک میلیون تا یک و نیم میلیون نفر ذکر میشود، امّا تنها حدود ۱۲۰ هزار نفر بر اساس روال گذشته، کوچنشین هستند و بقیه در شهرها و روستاهای فارس و دیگر نقاط کشور اقامت دارند.
از نظر میزان سواد و تحصیلات، ایل قشقایی در چه موقعیتی قرار دارد؟ در حالی که در گذشته، آموزش در میان ایل قشقایی به شیوه سنّتی و در مکتبخانه بود، بیشتر فرزندان طبقات بالای ایل، تحصیل میکردند؛ امّا با ایجاد مدارس عشایری، تحصیل تا دوره پایان ابتدایی، تقریباً همهگیر شد؛ امّا به علّت عدم وجود امکانات تحصیل برای فرزندان ایل (بویژه) دختران، بیشتر آنها از ادامه تحصیل محروم میماندند، امّا همان اندک افرادی که ادامه تحصیل دادهاند، به دلیل هوش و استعداد خاص، امروزه مراتب بالای علمی را طی نمودهاند. براساس سرشماری سازمان مدیریت و برنامهریزی در سال ۱۳۷۷، تنها شصت درصد از افراد کوچرو ایل، باسواد هستند. اوضاع اقتصادی ایل قشقایی، بر چه اصولی است؟ عمدهترین فعّالیت اقتصادی ایل قشقایی، دامداری است؛ امّا در کنار این فعالیت، در برخی از مناطق، کشاورزی محدودی نیز صورت میگیرد.
زنان ایل قشقایی با استفاده از پشم و موی حیوانات خود، دستبافتههایی چون قالی، قالیچه، گلیم، جاجیم، گبه، چادر سیاه عشایری، خورجین و پشتیهای زینتی تولید میکنند که رنگ و نقش قالیهای قشقایی، از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. شعر و موسیقی در ایل قشقایی در چه جایگاهی قرار دارد؟ اشعار و ترانههای محلّی در ایل قشقایی، از اهمّیت زیادی برخوردار است. بیشتر به هنگام کوچ، عروسی و عزا، اشعار و ترانههای سنّتی خوانده میشود.
گرچه سراینده بیشتر اشعار، ناشناختهاند، امّا دیوان شاعران نامدار قشقایی، میرزا مأذون و اشعار یوسف علی بیگ، صمصام، خسرو بیگ قره قانلو و… در دسترساند. برخی از آهنگهای قشقایی، با موسیقی ملّی ایران یا آهنگهای محلّی دیگر مناطق، مرتبط است. آهنگهای ایل قشقایی، مختص ویژگیهای زندگی و تاریخی آنان است که بسیار شیوا و دلنشین است. به نظر شما مهمترین مشکلات امروزه ایل قشقایی چیست؟ به نظر من، عشایر، یکی از گروههای مردمی هستند که واقعاً از نظر مسئولان، فراموش شدهاند، حتّی به بهانه این که نام «عشایر» در قانون اساسی نیامده، از برگزاری انتخابات شوراهای عشایری، ممانعت به عمل میآمد تا این که با اصرار برخی از نمایندگان مناطق ایلنشین برای نخستین بار، در دوره سوم شوراها انتخابات برگزار گردید و پس از مدّتها تا حدودی، عشایر از سردرگمی مدیریتی در آمدند؛ امّا بسیاری از مشکلات، همان طور باقی است: از جمله، ناهماهنگی در کوچ، تصرّف مراتع ایل و مسیرهای میان راه، به دست اهالی شهر و روستاهای همجوار، عدم وجود امکانات بهداشتی، به طوری که حتّی برای تزریق یک آمپول، یک فرد عشایری با طی راههای صعب العبور، باید خود را به روستا یا شهر برساند، چه رسد به بیماریهای حاد و مصدومیتهای سخت که بیشتر با فوت بیماران مواجه میشدند.
به طور کلّی، در حالی که از جمعیت ۲/۱ درصدی ایلات، ۴/۱ درصد گوشت قرمز کشور را تولید میکنند، امّا نسبت به مردم شهرنشین، تنها ۱۰/۱ درصد از یارانههای سهم خویش برخوردارند. در نتیجه، این عوامل موجب میشود که بیشتر مردم عشایر، با فروش دامهای خود به حاشیه شهرها رانده شوند و به علّت عدم مهارت شغلی و توانایی مالی، با پرداختن به مشاغل کاذب، مشکلات شهرهای همجوار را نیز افزایش دهند. به نظر شما چه راهکارهایی برای حلّ مشکلات عشایر وجود دارد؟ برخی از مسئولان و کارشناسان، تنها راه شفای درد زندگی عشایر را دارویی به نام «اسکان»، نسخهپیچی میکنند و با پاک کردن صورت مسئله، کوتاهترین راه را جستجو میکنند که این اقدام نیز نیاز به مطالعه و برنامهریزی دقیق دارد. جالب است بدانید که در کشورهای صنعتی مانند سوئیس، فرانسه و استرالیا، هنوز گردهمایی دامداران متحرّک، با حمایت دولت و در اختیار گرفتن تکنولوژی، به زندگی خود ادامه میدهند و با استفاده از مراتع طبیعی ارزان، نقش مهمّی در تولید گوشت قرمز ایفا میکنند. حداقل از این تجربهها میتوان بهره گرفت که خود نیاز به مطالعه و طرح برنامه دقیق کارشناسی و تصویب قوانین ویژه عشایر و پیشبینی در بودجه سالیانه کشور و ملزم نمودن وزارتخانهها و سازمانها برای اجرای آن برای اعطای تسهیلات به عشایر و بهرهگیری از دانش و تجربه خودِ عشایر و فرزندان متخصّص آنان ـ که کم شمار هم نیستند ـ میتوان گامهای بلندی در این زمینه برداشت.
پدیدآورنده: میثم حسنلو