در این بحث، دو واژه قوم و ایل در ارتباط با یکی از اقوام سرزمین ایران یعنی قشقایی مورد بررسی قرار می گیرد. زیرا که تطبیق واژه های سیال نیاز به بررسی محیطی دارد. از طرف دیگر پیشرفت و گذر مرحله ای زندگی انسانی، هر کدام اصطلاح مخصوص به خود را دارد که معرفی یک گروه توسط آن اصطلاح می تواند شرایط وضع موجود اقوام و گروه ها را به خوبی نمایش دهد.
در این راستا، سئوالی به ذهن متبادر می شود که آیا می توان قشقاییها را همچنان ایلیاتی و کوچ زیست معرفی نمود؟ آیا هویت قشقایی همان کوچ زیستی است؟ و چراهای دیگر. در این ارتباط بیشتر بحث خواهیم نمود:
در ابتدا لازم است دو واژه اصلی این مبحث یعنی ایل و قوم تعریف و بررسی شود.
ایل چیست؟ عشایر و کوچگردانی است که اغلب به گروههای کوچکتری به نام «ایل» تقسیم میشوند.- آیا قشقایی همچنان ایل و کوچ نشین است؟ اما قوم: مجموعه ای از انسانهاست که افراد آن دارای ویژگیهای نیاکانی مشترک و اصل و نسبی یکسان یا مشترک دارند. دارای معمولاً جغرافیا و قلمروی مشخص و حس همبستگی است و از زندگی قبیله ای و ابتدایی گذر کرده اند. همچنین گروههای قومی اغلب دارای مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی هستند که ممکن است به اجدادشان برگردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمده باشد.
با این تعاریف آیا دوران ایل گفتن و کوچ زیستی به انتها نزدیک نمی شود؟ به عبارتی آیا دوران کوچک مقیاس بودن ایلی و زندگی ابتدایی فرا نرسیده هست؟ آیا قشقایی هنوز ایل است یا قوم صاحب هویت و اعتبار در کشور؟ البته ذکر این نکته لازم است که منظور این نیست که واژه ایل به کلی محو شده است؛ بلکه منظور این است که قشقایی قومی با پیشینه و تاریخ ایلیاتی است. این گروه در دوران کنونی از ایلیاتی گذر کرده و وارد دوران قومی شده است. به این ترتیب، در قرن کنونی که قرن بیست و یک است و عصر اطلاعاتی – ارتباطی و شهرنشینی معرفی می شود آیا نمی توان گفت که قشقایی وارد مرحله جدیدی از هویت یابی شده است و نیاز است با معنای زمان تعریف واژه ها را به خوبی جایگزین نماییم؟
البته بازخورد این مباحث در بین افراد و اقوام مختلف مورد سنجش قرار گرفته است. بنابراین دانشگاهیان هم در تصحیح و تکمیل این مسئله و بحث تلاش و یاری نمایند. آنچه توسط نگارنده مطالعه شده، ایل و مطالب ایل اغلب مربوط به کوچ زیستی و ییلاق و قشلاق است اما سئوالی در ذهن ما شکل می گیرد این است که آیا قشقایی ها هنوز «ایل» هستند؟ یا یک قوم؟ از یک طرف قشقایی ها چند دهه است که یکجانشینی و شهر نشینی را برگزیده اند. به عبارتی قشقایی از مرحله ایلیاتی وارد دوران یکجانشینی شده است. همچنان که این قوم صاحب هنر، تاریخ و تبار خاص خود است. لازم است ذکر شود وقتی که گفته می شود «قوم قشقایی»، این مسئله در میان برخی از آن ها مهم محسوب نمی شود و عادات و نگاه آن ها از دریچه ایلیاتی بودن است. اما نمی دانند که مفهوم ایل هرچه باشد در این عصر و زمانه دیگر کارایی گذشته را ندارد زیرا ماباید بتوانیم هویت جدیدی را در طول هویت اصلی تعریف نماییم تا بتوانیم هویت قشقایی، نماد و هنر آن را معرفی نماییم. مفهوم «ایل» بین برخی قشقایی ها بسیار کاربرد دارد ولی آیا در سطح و مقیاس کشوری/ملی هم کاربرد دارد؟ آیا در سطح شهرهای دیگر هم به همان اندازه کاربرد دارد؟ البته این مفهوم و اندیشه را تا زمانی که در بین قشقایی ها زندگی می کنیم چندان درک نخواهیم کرد و ممکن است کاربرد چندانی برای ما پیدا نکند اما وقتی با مکان، جغرافیا، شهر یا اقوام دیگر مواجه می شویم معنای آن برجسته می شود. گروهی می گویند حالا چه ایل باشیم یا قوم چه فرقی می کند؟ می گوییم این مفهوم در سطح بالاتر معنی می یابد و دیگران هم با ذهن قوم که ماندگارتر و همچنان به روز تر است بهتر انس گرفته و آنرا درک می کنند. واضح است که وقتی در بین اقوام دیگر یا شهرهای دیگر گفته می شود «ایل قشقایی» همچنان این قوم را فقط در قالب قدیم و عشایری تجسم می نمایند که بدون امکانات و از طریق کوچ و … زندگی و ارتزاق می کنند. خب با این وجود چه کسی و چه کسانی باید این مسئله بررسی و رفع مشکل نمایند. واضح است که این کار یک مطالعه علمی است و نیاز است تبیین شود. در این ارتباط نگارنده تجربه یک دهه زندگی استان تهران و همنشینی با اقوام مختلف ایرانی اعم از ترک، لر، کرد، گرجی، و … داشته است و این مسئله رو به بهترین صورت درک و از بهمن ماه ۱۳۸۲ مورد مطالعه قرار داده است.
از طرفی، در برخی مواقع، که مسئله اقوام و شناخت فرهنگ اقوام مطرح می شود ما با چالش هایی مواجه ایم. این چالش ها در شهرها و از طریق سایر اقوام ایرانی در قالب مطالعه میدانی توسط نگارنده بررسی شده است. در این بررسی گاهی قشقایی را اشتباهاً با اقوام دیگر هم زبان و هم فرهنگ معرفی می نمایند. از طرف دیگر در برخی مواقع در بین افراد و دیگر اقوام گفته می شود ایل قشقایی، این مفهوم در ذهن متبادر می شود که هنوز قشقایی در حال کوچ زیستی است و زندگی اولیه رو طی می کند. همچنان که دیدگاه برخی اقوام نسبت به قشقایی ها ضعیف و ناشناخته است و شاید به همین دلیل باشد که که این قوم با دیگر اقوام گاهاً یکی فرض می شود. درست است که قشقایی ها به هویت اولیه و کوچ زیستی خود افتخار می کنند و گریزی هم از این هویت دوستی نیست؛ اما باید دانست که الان در کدام مرحله از زندگی و پیشرفت قرار داریم؟ اگر دوستان قشقایی خوب دقت کرده باشند به این مسئله پی می برند که اغلب فقط از گذشته ایلیاتی بحث می شود و برخی در ستایش تاریخ محصور شده اند. در حالی که نیاز است ما از ستایش محض تاریخ قشقایی خارج گردیم و وارد عصر دانایی کنونی شویم. عصر تعامل، عصر روشنگری، عصر تحمل یکدیگر، عصر توسعه و پیشرفت، عصر افتخار به اندیشمندان و دانایان، عصر مشاوره و راهنمایی، عصر یاریگری. بنابراین باید مسائل علمی را شکافت و ضعف را پیدا و در تصحیح و تکمیل آن تلاش نمود.
همچنان که در قرآن کریم- سوره حجرات، آیه ۱۳، در ارتباط با گروه ها و اقوام آمده است:
یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَنَاکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم إِنَّ اللهَ عَلیم خبیر.
ای مردم! بی تردید ما همه افراد نوع شما را از یک مرد وزن (آدم وحوا) آفریدیم و شما را قبیله ای بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر بشناسید مسلماً گرامی ترین شما نزدخدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا وآگاه است.
به این ترتیب، این مسئله می تواند به صورت ساده تبیین و بررسی شود تا در مفهوم زمان برخی واژه ها ایستا معرفی نشوند. به طوری که اغلب اندیشمندان و هنرمندان قشقایی در برخی مواقع از استفاده و چگونگی کاربرد این واژه ها اطلاع کافی نیافته اند و نمی توانند به بررسی و معرفی هنر و دانش قوم قشقایی در زمانه خود به خوبی عمل نمایند. البته عدم اطلاع در این زمینه سبب ایجاد مشکلاتی می شود. همه قوم و یکجانشین معرفی شده اند اما برخی از قشقایی ها هنوز در مفهوم ایلیاتی و کوچ زیستی متوقف شده اند. هنگامی که گفته می شود ایل برخی اقوام و دولت مردان تصور می نمایند که قشقایی ها هنوز کوچ زیست هستند. یعنی دیدگاهی قدیم دارند. این امر، مثل این است که گفته شود روستای شیراز بعد بخواهیم شیراز را همه به عنوان شهر معرفی نمایند. همچنان که نمی توان ایل گفت سپس قشقایی ها قوم بزرگ معرفی شوند. اول شناخت قوم قشقایی مهم است بعد معرفی و بررسی مفهومی این واژه ها و عبارات. زیرا برخی عبارات کاربرد تاریخی پیدا می کنند که به مرور زمان نیاز به جایگزینی بر مبنای محیط زندگی دارند. پس کاربرد ایلیاتی به مرور تاریخ می پیوندد. البته تاریخ و گذشته قشقایی ها ایلیاتی است. اما در دوره کنونی و بعد از یکجانشینی قشقایی ها، معرفی در قالب قوم نمایان گر شرایط فعلی قشقایی ها است. همچنان که شکل گیری یک هویت مراحل مختلفی را طی می نماید. این مراحل به ترتیب عبارتند از: ۱- فرد، ۲-گروه، ۳- قبیله، ۴- ایل، ۴- قوم، ۵- ملت، ۶- کشور است که به مرور زمان تشکیل و مرحله به مرحله پیشرفت جوامع و کشورها را در پی دارد. همچنان که اقوام کرد، آذری، بلوچ و… اغلب یکجانشین و قوم معرفی شده اند اما قشقایی ها ناآگاهانه از زبان برخی قشقایی ها، از تلویزیون یا رادیو یا کانال های تلگرامی به صورت ایل، چادرنشین و…. معرفی می شود. یعنی یک قدم از بقیه مراحل عقب تر معرفی میشود. این امر بیشتر نقص و کم اطلاعی اندیشمندان قشقایی ها است که پی به معانی کلمات یا نبرده یا این کلمات کمتر مورد توجه واقع شده اند. به این ترتیب، نیاز است تا دوستان و اندیشمندان به مفهوم کاربردی واژه ها توجه بیشتری نمایند و قوم قشقایی در قالب ایلیانی و کوچ زیستی محض معرفی نشود. زیرا قشقایی ها از ایلیاتی گذر کرده و وارد مرحله قومی و یکجانشینی شده اند که نیاز است معرفی آن به شکل قوم قشقایی باشد تا ایل قشقایی.
مقاله ای از طهمورث حیدری موصلو، پژوهشگر دکتری جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تهران
درست اما کلمه قوم فارسی است یا عربی ? شاید همان ملت قشقایی برازنده تر است
نه حسین جان متناسب با زمان فعلی و اونچه دیگران درک می کنند نامیده بشیم بهتر است. قوم متناسب با محیط و شرایط زندگی است. ملت هم نمیشه گفت. چون اونوقت یک مرحله جلوتر هست و مفهوم ملت اغلب جاهایی به کار میرود که دارای حکومت مستقل هستند، قوانین ملی اعمال می شود و …
تا قشقایی استان نشه اینا همه حرفه
آدمی تا اندیشه نکند نمی تواند که به خوبی عمل نماید، هر عمل با اندیشه ای قطعا مفیدتر از عمل بدون فکر است. همچنان که خان های قدیم عمل می کردند اما فکر و اندیشه استان ساختن رو نداشته اند. نیاز است به سمت دانایی و مطالعه حرکت کنیم تا کمتر دچار چالش های تهاجمی در عمل شویم. در ضمن مفهوم حرف و دانایی علمی و بیان علمی یکی نیستند. مفهوم قوم قشقایی در ابعاد دانایی علمی و فهم زمانه نگارش شده است. شاید که از درک برخی دوستان خارج باشد.
تازگی ها شنیدم مسعولین باغ ارم از نصب تندیس صولت الدوله امتناع کردند….وای غیرتا