سیستم انتخاب شورای اسلامی شهر توسط شهروندان هر محل که در ابتدا با استقبال روبهرو شد، امروزه به یک معضل اساسی تبدیل شده است.
اصل برابری، حضور افراد بهعنوان کاندیدای انتخابات نمایندگی مجلس را محترم شمرده و در این راه هر فرد آزاد است تا با رعایت شروط ایجابی بهعنوان کاندیدا در این راه خطیر قدم بگذارد.
شروط ایجابی، شروطی هستند که شخص، بهطور طبیعی در جامعه سیاسی بهمنظور بهرهمندی از حقوق انتخاباتی از آنها برخوردار است و به دلیل اهمیت جایگاه نمایندگی باید حائز شرایطی مانند سن، تابعیت، اقامت، ودیعه، امضا حمایت، حسن شهرت، پذیرش قانون اساسی و تحصیلات باشد.
دلیل انتخاب این شرایط برای یک کاندیدا را، قانونگذار، کاستن از تعداد کاندیداهای بدون پشتوانه مردمی، جلوگیری از سردرگمی شهروندان، برگزاری آسان انتخابات و تسهیل شمارش آرا عنوان کرده است.
سیستم انتخاب شورای اسلامی شهر توسط شهروندان هر محل که در ابتدا با استقبال روبهرو شد، امروزه به یک معضل اساسی تبدیل شده است. مکانیزم انتخابات، بهعنوان یک حق اساسی در دل قانون دیدهشده تا حاکمیت شهروندان بر سرنوشت خود تحقق یابد اما این روش و آسان گرفتن شرایط حضور در انتخابات بهعنوان کاندیدای شورای شهر، چهره زیبایی را بهویژه در شهرهای کوچک ترسیم نمیکند.
از آنجا که پیروز انتخابات شوراها بهصورت تکمرحلهای و بر اساس کسب اکثریت نسبی آرا مشخص میشود و هیچ تفاوتی نیز در کیفیت رأیدهندگان وجود ندارد، بهیقین کسی به کرسی شورای شهر میرسد که از قوم و قبیله بیشتر و یا از شرایط مالی بهتر در تبلیغات و … برخوردار باشد.
درعینحال جایگاه والای شورای شهر بهعنوان یک نهاد قدرتمند مردمی که شهرداری را بهعنوان یک بازوی قدرتمند اجرایی در اختیار دارد، شاید یکی از اصلیترین دلایل عدم حضور متخصصان و نخبگان بهعنوان کاندیدا در این عرصه به همین مورد بازگردد.
شوربختانه، سادهانگاری ما، سبب شده که شورای شهر از جایگاه یک وظیفه به یک شغل ساده تنزل یابد و هر کس، با کمترین سوابق این جامه را بر قامت خود مناسب ببیند.
خدمت به همنوع از عالیترین تمایلات انسانی محسوب میشود که در مسیر زندگی هر انسان تجلی مییابد و نقل است از رسول اکرم (ص) که برداشتن موانع و اشیا مزاحم از سر راه و معابر عمومی مسلمانان، خدمت و عمل نیک است اما چه شده که امروزه، از ورزشکار و فرهنگی گرفته تا مداح و هر لیسانسه، داعیهدار خدمت به مردم از طریق صندلی شورای شهر است؟ آیا امکان خدمت به شهروندان، در همان حوزهای که صاحب تخصص هستیم وجود ندارد؟ آیا یک فرهنگی نمیتواند با برگزاری کلاسهای رایگان به دانشآموزان بیبضاعت خدمت کند؟ آیا یک ورزشکار نمیتواند در قالب برگزاری کلاسهای رایگان ورزشی به آموزش نوجوانان کمبضاعت بپردازد و بسیارند از این نمونهها که شرط ضمنی خدمت خود را نشستن بر صندلی شورای شهر قرار دادهاند.
زمان آن رسیده تا قانونگذاران شرایط حضور کاندیداهای شورای شهر را مانند انتخابات نمایندگی کمی سختتر از گذشته کنند.
تفکیک حوزههای فعالیت شوراها و انتخاب بهترینهای هر رشته، بالا بردن شرایط سنی و تحصیلی و اجرای اصل ودیعه به معنی گرفتن مبلغی از شرکتکنندگان در صورت بهدست نیاوردن درصدی مشخص از آرا بهیقین راه را بر ورود بسیاری از دوستان که نگاهی اقتصادی و شغلی بر شورای شهر دارند بسته و بر کیفیت برگزاری انتخابات میافزاید.
یادمان نرود که:
صدها فرشته بوسه بر آن دست میزنند / کز کار خلق یک گره بسته واکند.