بر اساس سبک زندگی جوامع بشری،سه نوع جامعه شهری،روستایی و عشایری شکل گرفته است.
فرهنگ و آداب و رسوم جامعه عشایری یکی از اصیل ترین و بکرترین فرهنگ ها و آداب و رسوم جوامع بشری است.زیرا کمتر مورد هجوم تهاجم فرهنگی،تمدن جدید قرار گرفته است.
در گذر زمان فلش مهاجرت عموما از جامعه عشایری به سمت جامعه روستایی و شهری بوده است.(به واسطه انتخاب شغل و …)
مهاجرت و اسکان جامعه عشایری در محیط های روستایی و شهری موجب شکل گیری روستاها و شهرک هایی با جمعیت ۱۰۰% عشایری گردیده و یا در اکثر روستاها و شهرک های کوچک جمعیت غالب یا اقلیتی از این محیط ها را جامعه عشایری شکل داده است.
فرهنگ اصیل و غالب جامعه عشایری،عموما زندگی محیط های روستایی و شهرهایی را که جامعه عشایری در آن حضور دارند به شدت تحت تاثیر قرار داده و می دهد.
یکی از رسالت های اصلی حکومت و دولت،ارائه خدمات جوامع بشری بر اساس سبک زندگی آنان می باشد.
شرط تحقق عدالت در نظام اسلامی،توجه یکسان و پاسخگویی به نیازهای انسانها،فارغ از نوع زندگی آنان می باشد.در بررسی از وضعیت خدمات رسانی به جامعه عشایری،آنچه قابل مشاهده است،حضور تنها سه سازمان و نهاد دولتی است که به صورت مستقیم در این جامعه حضور فعال دارند و سایر ادارات و سازمانها حضور چندانی ندارند.
سازمانهای فعال در جامعه عشایری شامل آموزش و پرورش عشایر که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان عشایر،اداره امور عشایر که عمده وظیفه آن خدمات رسانی در حوزه زیر ساخت ها و عمرانی بوده و سپاه عشایر می باشد که وظیفه سازماندهی و بسیج عشایر را بر عهده دارد.
سوال اینجاست،پاسخگوی فرهنگ اصیل جامعه عشایری کیست؟! نیازهای بهداشت و سلامت عشایر را کدام سازمان پاسخگوست؟!
میراث فرهنگی و صنایع دستی جامعه عشایری که یکی از غنی ترین فرش ها و نقش ها را دارند چرا باید بدون متولی باشد!؟ تا جایی که نقش های اصیل فرش قشقایی و … بواسطه نبود متولی و عدم ثبت ملی و جهانی،نقش فرش های بلژیکی و یا کاشانی گردیده و دوباره و به خود آنان فروخته می شود.
متولی گردشگری جامعه عشایری کیست؟! چرا از این سبک زندگی اصیل و بکر در جهت توسعه گردشگری استفاده نمی شود؟!
چرا باید کشور ژاپن گوی سبقت را از ما برباید و برند قشقایی ما را به نام خودرو ساخت کشور خود رقم بزند،ولی ما از این فرصت استفاده نکنیم؟!
متولی فرهنگ،آداب و رسوم و موسیقی اصیل عشایر (ایل قشقایی و سایر ایلات) کیست؟! ارشاد،صدا و سیما یا هیچ کدام؟
هدایت و رهبری مجالس شادی جامعه عشایری را چه کسی یا چه سازمانی بر عهده دارد؟ بزرگان عشایر،فرهنگ و ارشاد اسلامی عشایر یا هر دو؟
آیا برای حفظ هویت و ارتقاء فرهنگ و هنر جامعه عشایری توانسته ایم حتی یک خانه فرهنگ یا فرهنگسرای عشایری ایجاد نماییم؟
آیا حواسمان هست که در غیبت بزرگان موسیقی ایلات و عشایر،آلات موسیقی جدید و آهنگهای غربی،نقل مجالس شادی محافل عشایری شده و هویت این جامعه و نسل جوان آن را هدف گرفته است؟
آیا نواها و نوحه های دلنواز جامعه عشایری به زبان ترکی یا لهجه های دیگر که نشان از فطرت پاک این جامعه دارد،مورد توجه مساجد و هیئات مذهبی قرار گرفته و می گیرد؟!
آیا در جهت حفظ این میراث های معنوی،هیئات مذهبی جوامع عشایری را مورد توجه قرار داده ایم؟!
چرا در معرفی شهدا و مشاهیر ایلات و عشایر و اقوام به نسل جوان عشایری غفلت می نماییم؟!
آیا نسل جوان آنان الگو (از جامعه خود) نمی خواهند؟!
چرا مبارزات عشایر فارس و جنوب(قشقایی ها و …) بر علیه استعمار انگلیس که سرشار از عشق،وطن پرستی،غیرت،دین مداری و استعمار ستیزی است در برنامه ها و سریال های صدا و سیمای فارس و کشور جایی نداشته و ندارد؟! تا جایی که غفلت ما موجب رقم خوردن مبارزات جنوب به نام استانهای دیگر مثل بوشهر در اذهان عمومی می گردد! دریغا که این غقلت ها را زمانی می فهمیم که دیر شده است!!
شهید مظلوم رجایی،سخن زیبایی دارند و میفرمایند: ( عشایر قشر مستضعفی است که نه درد خود را می داند و نه می داند آن را چگونه بیان نماید.)
تولیدات دامی و کشاورزی جامعه عشایری چه سرنوشتی دارند؟ آیا جامعه عشایری و حتی روستایی همواره باید گرفتار محاکم قضایی باشند،چون منابع طبیعی،اراضی کشاورزی آنان را ملی اعلام نموده است؟!
سوال اینجاست،اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۱ آمده و از سال ۱۳۴۱ تا کنون جمعیت کشور سه برابر شده است ولی از منظر کشاورزی،مبنا همان اراضی اصلاحات ارضی سال ۱۳۴۱ می باشد و کشاورزان عشایری و روستایی حق توسعه کشت و احیاء اراضی را ندارند! پس نیازهای غذایی جمعیت،که در طول ۵۰ سال گذشته سه برابر شده است از کجا باید تامین شود؟!
چرا منابع طبیعی ، همه اراضی احیاء شده بعد از سال ۱۳۴۱ را ملی اعلام نموده و کشاورزان و عشایر را آواره محاکم قضایی شهرها می نماید؟! این خلاء قانونی را چه کسی باید جوابگو باشد؟! تا کی باید مبنای اراضی کشاورزی،اراضی اصلاحات ارضی ۵۰ سال قبل سال ۱۳۴۱ باشد؟!
چرا پروانه چرای عشایری که گویای حضور دهها سال آنان در اراضی و مراتع میباشد ، در هنگام تغییر کاربری اراضی هیچگونه جایگاه حقوقی و قانونی ندارد؟!
گفتنی ها زیاد است ، قدری هم به راهکارهای عملی بپردازیم . عملی ترین شیوه ی پاسخگویی به نیازهای جامعه عشایری حضور سازمان های دولتی در میان آنان بر اساس سبک زندگی این جامعه است همان تجربیات موفق تعلیمات عشایر ، سپاه عشایر و اداره امور عشایر که در حال حاضر حضور فعال در این جامعه دارند .
جرا اداره آموزش و پرورش و یا سپاه پاسداران ویژه ارائه خدمات به جامعه عشایر تشکیل گردیده ولی ادارات بهداشت و درمان ، میراث فرهنگی ، فرهنگ و ارشاد اسلامی ، صنایع دستی و گردشگری ، آب ، برق و … ویژه پاسخگویی به نیازهای این جامعه تشکیل نمیگردد؟!
باور کنیم به قول شهید رجایی عشایر زبان شکایت ندارند ولی حکومت وظیفه دارد به آنان خدمت نماید و میراث غنی جامعه عشایر را حفظ نماید .
باور کنیم می شود چادرهای سفید مدارس عشایری را تبدیل به پایگاه بهداشت و خانه بهداشت عشایری نمود تا همراه عشایر حرکت نماید و نیازهای اولیه بهداشتی این قشر زحمتکش را پاسخگو باشد .
باور کنیم تشکیلات تعلیمات عشایر ، سپاه عشایر و اداره امور عشایر از استان فارس شکل گرفت و به سطح کشور توسعه یافت . پس می توانیم در راه اندازی سایر ادارات دولتی ویژه عشایر نیز در استان فارس پیش قدم باشیم فقط مقداری همت میخواهد .
بیاییم دین خود را به جامعه عشایری ادا نمائیم و نعمت فرهنگ غنی این جامعه را پاس بداریم . بیاییم با ایجاد پست معاونت عشایری در ادارات کل استانی و با تشکیل ادارات تخصصی ویژه عشایر خدمات مورد نیاز این جامعه را در سطح استان و شهرستان ها پاسخگو باشیم .
بدانیم که پاسداشت ثروت های معنوی این جامعه رسالت و وظیفه سازمانهای متولی است و غفلت از این مهم سرزش نسل های آینده و افزایش حلبی آبادهای حومه شهرها را به دنبال دارد .
مدیران استانی ، نمایندگان مجلس و مسئولین عزیز بیاییم قرعه یک خدمت بدیع به جامعه عشایری را به نام خود رقم بزنیم ، تا مشابه کسانی که اینگونه کردند نام ما در تاریخ بماند .
بدانیم و بدانید به همان نسبت که جوامع عشایری و روستایی در صحنه های رأی گیری و سبد رأی شما حضور دارند ، به همان نسبت شما در ارائه خدمات به آنان و هم در بکارگیری و دادن پست های مدیریتی به فرزندان آنان ( در سطح شهرستان ، استان و کشور ) مسئولید و مدیون !
بیاییم نظر مقام معظم رهبری را که میفرمایند رأی مردم حق الناس است ، میزان عمل قرار دهیم و به مصداق حق و تکلیف ، به همان نسبت که عشایر به تکلیف خود در دادن رأی و حضور در صحنه های اجتماعی عمل می نماید ، ما نیز به همان نسبت حق و حقوق آنان را به عنوان حق الناس هم در ارائه خدمات و بکارگیری و دادن پست های مدیریتی از فرزندان این قشر مستضعف که به فرموده امام ( ره ) ذخایر انقلابند دریغ ننماییم و بدانیم که به مصداق قرآن کریم ” ان اکرمکم عندالله اتقیکم ”
باشد که تا دیر نشده و فرصت خدمت داریم به خود آئیم و گرنه عمر برف است و آفتاب تموز .
علی نوذری
فعال فرهنگی جامعه عشایری
بالاخره یکی حرف دل مردم جنوب را زد انگار همه سرشون کردند زیر برف واز روی قصد ور ویا نادانی وبی خردی نمیخواند ایل سلحشور قشقایی را دریابند روزی فرا میرسد که دیگر دیر شده است
درود و سپاس بیکران به حاج علی نوذری
سلام
انشاالله روزی برسه تمام مردم عشایر به حق و حقوق خودشون برسند
و این فرهنگ و اداب و روسومات زیبایی عشایر به فراموشی سپرده نشود.
ممنون از تمام فعالان جامعه عشایری که با جان دل تلاش میکنند که حلقه اتحاد جهت ترویج فرهنگ عشایری تشکیل شود
درود بر اقای نوذری
اگر واژه عشایر بکار ببریم بقیه قسمتهای جامعه ایلات حذف میشوند اگر واژه ایل ویا قوم ویا ملت بکار ببریم آن موقع جمعیت کثیر وقدمت مندی خواهیم داشت وتنها به قشری محدود نمی شود