بیات قبیله ترکتبار از قبایل بیستودوگانهٔ اُغُز یا غُز پراکنده در ایران، افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، سوریه و عراق است. واژهٔ بیات که به صورت بایات هم ضبط شده به معنای بادولت و پرنعمت است.
قوم بیات (ترکی آذربایجانی: Bayatlar) یکی از اقوام ترک ایرانی است که در نقاط مختلفی سکنی گزیدهاند و مخلوطی از گروه قومی ترکهای آذربایجانی و ترکمنها میباشند.
تاریخچه
قوم بیات از اقوام تاریخی ترکان هستند و در نقاط متعددی از ایران از جمله خراسان، آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، اراک، خمین، همدان، ملایر و فارس سکنیٰ گزیدهاند.
شاخهٔ خراسانی قوم بیات در منطقهٔ سرولایت شهرستان نیشابور به مرکزیت روستای عبدالله گیو ساکن است.
این روستا در فاصلهٔ ۱۱۵ کیلومتری غرب شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی، و در سهراهی بین سه شهر بزرگ نیشابور، قوچان و سبزوار واقع است. فاصلهٔ این روستا از سه شهر فوق به ترتیب ۶۵، ۴۷ و ۹۰ کیلومتر است. کار مردم بیشتر کشاوررزی و اندکی دامپروری است. این روستا هماکنون مرکز دهستان سرولایت از توابع شهرستان نیشابور میباشد و به علت مرکزیت محلی و دسترسی به سه شهر بزرگ اطراف، و همچنین دارا بودن زمینهای مسطح و مناسب، از روستاهای مستعد پیشرفت برای انجام امورات اداری مردم دهستانها و بخشهای اطراف است.
قوم بیات زمان حمله مغول
در زمان حملهٔ قوم مغول به ایران، قوم بیات با جمعیتی در حدود ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر که ۲۰۰٬۰۰۰ نفر مرد جنگجو را شامل میشدند با آنها وارد جنگ شدند و پسر چنگیز خان مغول را کشتند. پس از آن چنگیز خان با تمام قوا به نیشابور حمله کرده بسیاری از آن قوم را به قتل رسانید. قوم بیات به کوههای اطراف نیشابور فراری شدند. یک گروه به سمت هند و افغانستان، یک گروه به سمت اصفهان، شیراز و اراک و گروهی دیگر به سمت آذرباییجان، سوریه و لبنان پراکنده شدند.
عدهای که به سمت شیراز رهسپار شدند در روستای بیدزرد (۱۵ کیلومتری شیراز-جهرم) سکنیٰ گزیدهاند که نام خانوادگی آنها بیات میباشد. بعد از انقلاب سفید محمدرضا شاه لقب خان برداشته شد.
به نوشتهٔ کتاب «تاریخ قوم بیات» اثر نادر بیات، قوم بیات ناحیهٔ خراسان، در زمان نادر شاه افشار از منطقهٔ کرکوک عراق کوچ کرده و در مناطقی از جلگهٔ نیشابور و به طور عمده در روستای «عبدالله گیو» و برخی از روستاهای همجوار آن ساکن گردیدهاند. قوم «بیات» از اقوام اصیل و تاریخی ایران است که در نقاط متعددی از ایران از جمله خراسان، زنجان، اراک، همدان و فارس سکنیٰ گزیدهاست.
http://s3.picofile.com/file/8209293184/cdsm1qngq3ob5xxf4ai2.jpg
بایات در تورکی به معنی یکی از صفات تانگری ( قدیم و غنی) می باشد – رقص وپوشش بایات که به رقص سما نیز مشهور گشته نیز نوعی رقص عرفانی است
قوم بایات یکی از بویو های اوغوز که همرا قوم قایی بودند و دارای علامت و تمغا( دامغا) خود هستند یعنی نشان مخصوص به خود را دارند- قدمت این تمغای یافته شده در ایران و تیمره به ۴۰۰۰ سال هم میرسد
بایات تامغاسی یا بایات بویو (bayat boyu ve ya bayat Tamğası)
ا
توضیحی بر تمغای öz و رقص سما عرفانی
این نشان که اغلب به عنوان نماد روبرو شدن با خدا یا Öz = özleşmek با Tanri است
چهار خط به معنی چهار جهان = زیر خاک روی خاک و آسمانها و دنیای دیگر در تنگریسم بوده یعنی خدا در این چهار جهان حضور دارد
و دو دست یکی به سمت پایین و زمین و دیگری به سمت بالا برای پرواز روح است ماندد یک پرنده
نوعی رقص عرفانی سماعی نیز همین مفهوم را میرساند که دو دست بیانگر همین مطلب هست
در فلسفه ترکان باستانی یا پروتورکی برعکس حرف L لاتین به معنای تفکر نزدیکی شدن به خداست که همان تمغای ÖG ya OGUZ هست ÖG DAMĞASİ
حال با چرخاندن یعنی پرواز دادن این تمغا در چهار جهان یعنی ترکیب آن با UÇ Damğasi یعنی تمغای پرواز! به خدا میرسیم و روح با پرواز به خدا میرسد مثل پرنده ای در حال پرواز با دو بال 🙂 یعنی یک علامت به اضافه با دو دسته بال مانند – ان دو دسته که خم شدن دستها نشان میدهد به نشان نزدیکی با زمین و آسمان و نزدیکی با خداست
البته نشان یا تمغای بایات نیز همین رقص هست که نوع این تمغا در تیمره و اراک یافت شده است قدمت نشان یافته شده به ۲۴۰۰ سال قبل میلاد می رسد
بایات نیز یکی از ۲۴ بویوی اغوز بوده
توضیح بیشتر در مورد بایات یا بیات
http://www.cloob.com/c/azerbijan_tb/114477760
http://kubeyhatun.wordpress.com/2013/07/14/13-sembollerin-gizemi-tengri-damgali-hatti-gunesi-♥-oz-damgasi-svastika-gamali-hac
شعر بایاتی :
بایاتىها از زندگى و راز و نیازهاى مردم ساده و پاکدل مایه مىگیرند و در قالب الفاظى روان و بىتکلف جارى مىشوند. این نغمههاى نغز و دلکش از چنان لطف و خلوط و صفا و صراحتى برخوردار هستند که بهخصوص وقتى با آهنگ ویژه ٔ خود ادا شوند، عنان از کف دل مىربایند و اشک بر چشم مىنشانند .
از موسیقهای ترکان بایات یا بیات میتوان به بایات تورک (بیات ترک) .افشاری .گرایلی و …..بسیاری از گوشه های موسیقی وعرفانی در موسیقیهای ایرانی استفاده میشود
ارادت و اعتقاد مردم ساده شهر و روستا به این آثار موزون و دلفریب تا بدان پایه است که بایاتىها را برحسب حال آئینه سرنوشت نماى خویش مىپندارند و به هنگام ملال و سرگشتگى و حرمان به آن توسل مىکنند و بهعنوان تفأل از آن مدد و مراد مىجویند .
بایاتىها به عامه تعلق دارند. زیرا که از دیرباز توسط مردم سینه به سینه نقل و بازگو شدهاند و بهاقتضاء حس زیبائى شناسى و نیازهاى عاطفى همراه با تغییراتی، فردیت (تعلقات شخصی) را از روى آنها زدوده و به تملک گنجینه ٔ فولکوریک عامه درآوردهاند .
بایاتىها از نقطهنظر محتوى و مضمون از یکسو مظهر عشقها، آرزوها، امیدها و رنجها و شادى مردم و از سوى دیگر کتاب ناگشوده ٔ معتقدات، آداب و رسوم و خصائل و خلق و خوى وپوشش قومى انسانهاى ساده و پاکدل در طول نسلها و قرنها است .