محمد محمودی نورآبادی نویسنده حوزه دفاع مقدس و برنده جایزه کتاب سال ۱۳۸۹ دفاع مقدس کشور میباشد. وی متولد شهریور ۱۳۴۹ روستای مهرنجان شهرستان ممسنی است که درپاییز سال ۶۵ به جبهه رفت تا در دسته یک از گروهان دوم گردان حضرت فاطمه(س) به عنوان نارنجک انداز دسته ایفای نقش کند. او در کمتر از دو هفته طعم تلخ شکست و شهد گوارای پیروزی را با تمام وجود چشید.
در عملیات کربلای ۴ شاهد پرپر شدن دوستان و عقب نشینی خود و آن ها بود و در کربلای ۵ روی دیگری از سکه جنگ را که همان شکستن کمر ارتش بعث و متجاوز عراق بود، به عینه شاهد بود و شاید همین صحنه ها و همین خاطرات تلخ و شیرین بود که بیست سال بعد محمودی را به نوشتن واداشت.
از سال ۱۳۷۰ شعر و شاعری را شروع کرد و اوایل دهه ۸۰ در عرصه روزنامه نگاری قلم را در دست گرفت و در سال ۸۲ به سمت خاطره نویسی رفت و خاطرات خود را از جنگ با عنوان «گلابی های وحشی» نوشت و از همین رهگذر وارد دنیای داستان شد. اثر دوم وی داستان «سر ریزون» برنده دو مقام کشوری در دو جشنواره شد و سومین اثرش یعنی رمان «کاش چشم هایش دروغ گفته باشد» نیز برگزیده مقام اول هفتمین همایش سراسری پاسداران اهل قلم شد. از جمله آثار دیگر او رمان رُنج، نبرد هسجان، خنده زار، فرار ساعت ها و اورامان است.
این نویسنده برگزیده کتاب سال دفاع مقدس کشور که به بهانه برگزاری جشنواره رسانه و دفاع مقدس میهمان نشست خبری بسیج رسانه استان فارس شده بود، گفت: آذرماه سال ۶۵ و در بحبوحه دو عملیات کربلای چهار و پنج در حالی که حدود ۱۵ سال داشتم همراه و همگام سپاهیان شدم و در مناطق مختلف از جمله منطقه عمومی شلمچه در صحنه های نبرد جنگ حق علیه باطل حضور داشتم.
محمودی نورآبادی تصریح کرد: دنیای نوشتن من از لحظه های خون و خطر به ویژه عملیات کربلای پنج و لحظه شهادت شهید لطیف طیبی بسیار تاثیر پذیرفته و این صحنهها قلم مرا متوجه موضوع ادبیات دفاع مقدس کرد.
این نویسنده متبحر استان فارسی «رُنج» را یکی از بهترین رمانهایی که تاکنون نوشته است، دانست و افزود: کاری که اخیرا به چاپ دادهام کتاب ۵۵۰ صفحهای به نام «آخرین ایلخانی» است که نگاهی به زندگی خانهای قشقایی با محوریت خسروخان قشقایی دارد که تلاش کردم در این کتاب با اتکاء به اسناد تاریخی به تاریخ فارس از ابتدای سلطنت رضا شاه تا سال ۶۱ و سپس واقعه جنگ و آزادی خرم شهر بپردازم و امیدوارم امسال به بازار برسد.
bah bah
ساق اولا